Text Size

فهرست مطلب

رموز اسماء الهی

برای حل جدول اینجا کلیک کنید 

مطلبی که تقدیم می شود چکیده ای از تقریرات درس پاکباخته اهل بیت،

شیخ نبیل و عالم ربانی، خادم الشریعة حضرت آیة الله حاج شیخ حسن اثنی عشری( دامت توفیقاته) است

که در طی جلسات متوالی با لسانی شیوا و شیرین بیان فرموده اند.

 

خداوند در قرآن کریم  می فرماید: وَ للهِ الاَسمَاءُالحُسنی فَادعُوهُ بِهَا( 1).

ترجمه : برای خدا نامهایی است نیکو خدا را به این نامها بخوانید.

و همچنین می فرماید: اَللهُ لاَالهَ الا هُوَ لَه الاَسمَاءُالحُسنی(2)

ترجمه: جز خدای یکتا که همه اسماء و صفات نیکو، مخصوص اوست خدایی نیست.

 رسول خدا(ص)  می فرمایند: للهِ تَبَارَکَ وَ تَعالی تِسعَةٌ وَ تِسعینَ إِسماً مَن دَعا اللهُ بِهَا أستَجابَ لَهُ و مَن أَحصاها دَخَلَ الجَنَّةَ(3)

ترجمه: برای خداوند- که نامش مبارک و بلند مرتبه باد- نود و نه اسم است که هر کس خدا را بدانها بخواند دعایش مستجاب می شود و هر کس آنها را یاد کند به بهشت خواهد رفت.

شیخ صدوق می فرمایند: معنی « أَحصاها» احاطه است به همه اسماء و به همه معانی، یعنی اگر کسی این اسماء را بشناسد و بفهمد و درک کند و به آنها معتقد باشد و ایمان به معانی آنها داشته باشد داخل بهشت می شود(4).

و حضرت رضا(ع)  می فرمایند: که خدای را نود و نه اسم است که هر کس به آن دعا کند اجابت شود و هر که آنها را احصاء کند به بهشت خواهد رفت(5).

هر چند همه اسماء، نور واحدند اما احصای این نود و نه اسم سبب خیر و برکت هر دو جهان است.

بنا بر احادیث اهل بیت (ع) اسماءالحسنی ( نامهای نیکوی خداوند، حقیقت وجودی) محمد(ص) و آل محمد(ص) می باشند چنانچه رسول خدا (ص) و امیرالمومنین علی (ع)  مکرر فرموده اند: « وَ أنَا أسماءُ الله الحُسنی»(6)

ترجمه : ما نامهای نکوی الهی هستیم

و نیز فرموده اند: « نَحنُ کَلِمَةُ الله(7)- نَحنُ ذِکرُاللهِ(8)»

ترجمه: ما کلمه ( اراده فعّاله) خداییم- ما ذکر خداییم.

و نیز امام صادق(ع)  می فرمایند: « فی قََولِ اللهِ عَزََّ وَ جَلَّ : وَللهِ الأسماءُ الحُسنی فَادعُوهُ بِها، قالَ: نَحنُ وَاللهِ الأسماءُ الحُسنی الَّتی لا یَقبَلُ اللهُ مِنَ العِبادِ عَمَلاً الاّ بِمَعرفَتِنا.»

ترجمه: در تشریح معنی این گفته خدا در قرآن که فرموده است: برای خدا نامهایی نیکو است پس خدای را بدانها بخوانید؛ امام صادق(ع) فرموده اند: بخدا ما هستیم نامهای نیک او که از بندگان هیچ عملی پذیرفته نمی شود جز به شناخت ما(9).

امام صادق(ع) و امام باقر(ع)  می فرمایند: مظهر نود و نه اسم خدا، ما هستیم.

یکی از عباداتی که خداوند متعال ما را به آن امر کرده، ذکر است چنانچه در قرآن مجید در موارد بسیاری به ذکر و یاد خدا تاکید شده است و نیز می فرمایند:« وَ اذکُرُا اللهَ کَثیراً لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ»(10)

ترجمه: خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید.

امام صادق(ع) می فرمایند: شیعیان ما کسانی هستند که هرگاه تنها باشند بسیار یاد خدا کنند.(11)

و همچنین در قرآن می فرمایند: فَاذکُرُونی أذکُرکُم(12)

ترجمه: پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.

و همینطور خداوند به حضرت موسی(ع) می فرمایند: یَا مُوسی أنَا جَلیسُ مَن ذَکَرَنی.(13)

ترجمه: من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند.(14)

اسماءالحسنی الهی، اسبابی هستند برای اجابت حاجات و خواسته ها که مهمترین آنها شناخت و تقرب نسبت به خدای تعالی است و این امر میسر نمی شود الا به واسطه قرب و شناخت واسطه های بین ذات مطلق و جهان خلقت یعنی محمد و آل محمد(ص) که نمایندگان تام الاختیار و صاحبان ولایت کلیه الهیه و مظاهر تامه صفات او می باشند. چنانچه قرآن مجید می فرمایند: یَا اَیُّهَا الَّذینَ آمنوُا اِتَّقوُا اللهَ وَ ابتَغُوا إِلَیهِ الوَسیلَةَ...(15)

ترجمه: ای اهل ایمان از خدا بترسید و به وسیله ایمان و پیروی از اولیاء حق به خدا توسل جویید...

امام صادق(ع) در ذیل آیه می فرمایند: نَحنُ الوَسیلَةُ ( ماییم وسیله )  و رسول خدا(ص) می فرمایند: نَحنُ الوَسیلَةُ الَی الله ، ما هستیم وسیله به سوی خدا.(16)

و نیز در دعای عالیه المضامین می خوانیم: اَنتَ وَسیلَتی الَی الله... ترجمه: تو وسیله من هستی به سوی خدا (17)و همچنین در دعای توسل می فرمایند: فَانَّکُم وَسیلَتی الَی الله

ترجمه: شمایید وسیله من به سوی خدا(18).

وجود مقدس حضرت محمد(ص) و حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(ع)  و ائمه هدایت، معصومین(ع) حقیقت اسم اعظم خداوند اسماءالحسنی الهی هستند و خداوند آنها را کلمة تامات وجود و نام اعظم خود قرار داده است و بدین جهت از تمام پیغمبران عهد و میثاق در قبول ولایت کلیه الهیه آنان گرفته است.

پس با عنایت بر این که قرآن می فرماید: اذکُرُا الله ذِکراً کثیراً(19).

ترجمه: یاد کنید خدا را یاد کردنی بسیار و بنا بر فرمایش امام صادق(ع) ذکر کثیر تسبیح حضرت زهرا(ع) است.(20)

ذکر کثیر آن است که دل و زبان و تمام اعضا و جوارح انسان ذاکر باشد. کسی که ذاکر شد عمل می کند هر آنچه را که خدا امر کرده و ترک می کند هر آنچه را که خدای نهی کرده و اینجاست که او واجد مقام بندگی خدا می شود، مقامی که پیغمبر اکرم(ص) به آن افتخار می کند. پس ذاکر کسی است که به یاد خدا باشد و غیر خدا را فراموش کند. ذاکر خود را در حضور حق می بیند. کسی که خود را در حضور حق دید، مرتکب معصیت نمی شود. معصیت زمانی انجام می شود که انسان از یاد خدا غافل باشد. قرآن کریم در این باره می فرماید: وَ لاَ تَکُن مِنَ الغافِلینَ (21)ترجمه: و نباشید از غافلین.

و همچنین خداوند در قرآن کریم به ما امر می کند: فَاسئَلُوا اَهلَ الذِّکر ان کُنتُم لاَتَعلَمُونَ(22)

ترجمه: پس سوال کنید از اهل ذکر اگر نمی دانید.

مراد از اهل ذکر، محمد(ص) و آل محمد(ص)  می باشند.(23)

این چهارده نور پاک، ذاکرند و خود، ذکرند. به عبارت دیگر آنان ذکر مجسم و تجسم ذکر هستند و به ذکر و یاد خدا دل اطمینان می یابد.

الاَ بِذِکراللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ.(24)

بنابر روایات اهل بیت (ع)، مراد از ذکر در این آیه محبت و ولایت امیرالمومنین(ع) و محمد و آل محمد(ص) می باشد(25). پس کسی که ولایت و محبت امیرالمومنین (ع) را در دل داشته باشد ذاکر است و دل او اطمینان و آرامش دارد.

چنانچه علی بن ابراهیم در تفسیرش ذیل آیه یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذکُرُوااللهَ ذِکراً کثیراً، از قول معصوم(ع) نقل می کند الَّذینَ آمَنو، شیعه و ذکر الله امیرالمومنین و ائمه (ع) می باشند.(26)

بر اساس آنچه گذشت ما نیز بر آن شدیم تا با توجه به معانی این صفات کریمه و عمق و روح هریک، که راهگشایی برای طی مسیر پر فراز و نشیب زندگی هستند؛ در چند قسمت به جرعه ای از این اقیانوس بی کران الهی بپردازیم؛ باشد که مورد استفاده شما عزیزان قرار گیرد.

 

« الله»

( خداوند)

اسم مبارک« الله» چهار حرفست و اگر کسی بر آن واقف شود به حقیقت، همه اشیاء را می شناسد؛ چرا که آنها از او و با او و به سوی او و صادر شده از او می باشند، پس هر گاه « همزه» را انداختی باقی می ماند«لله» که اشاره است به « ولله کل شیء» یعنی همه چیز از اوست و اگر«لام» را انداختی و الف را گذاردی «اله» می شود که اشاره دارد به « وَ هُوَ الهُ کُلَّ شَیءٍ» هر چیزی به او موجود است. اگر«لام» و «الف» را انداختی « له» می شود، « وَ لَهُ کُلَّ شَی ءٍ» بازگشت هر چیزی به سوی اوست، اگر « لام» از کلمه « له» انداخته شود، «هُ» باقی ماند و « هو» لفظی است که دلالت دارد بر ینبوع (27)عزّت حضرت احدیت و لفظ «هو» مرکب است از دو حرف « هاء» و « واو». لفظ « هاء» اصل است نسبت به « واو»، چون « واو» از اشباع ضمه « هاء» پیدا شد، پس در واقع « هو» یک حرف است و دلالت دارد بر وحدت حضرت احدیت.

« الله»، اسم ذات خداوند و مستجمع(28) جمیع صفات کمال و جمال و جلال اوست.

خواص اسم اعظم خدا در سه اسم گذاشته شده که آن « بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الَّرحیم» می باشد و خاصیت اسم اعظم، در ولایت امیرالمومنین(ع) است.

« الله» اسم جامع و بزرگ و با عظمت حضرت واجب الوجود، جلّ و علا می باشد.

اسم اعظم، در اسمی است که اول آن « الله» و آخر آن « هو» می باشد.

امیرالمومنین(ع) در تفسیر کلمه « الله» می فرمایند: «اللهُ اسمٌ مِن اَعظَمِ اسماءِ الله عَزَّ وَ جَلَّ لایَنبَغی یُسَمّی بِهِ غَیرُهُ»(29)

ترجمه: « الله» اسم اعظم الهی است که شایسته نیست احدی خود را به این نام بخواند.

 

خواص:

1- 100 مرتبه در هر روز موثر است در رفع تمام مشکلات زندگی.

2- 1001 مرتبه در یک مجلس موثر است در رفع مشکلات و خطرات بزرگ زندگی.

3- 66 مرتبه، هر روز بعد از نماز صبح جهت حل مشکلات. در مداومت بر این تعداد تاکید شده است.

4- جهت شفای مریض، 100 آیه از قرآن خوانده ( بسم الله الرحمن الرحیم یک آیه محسوب می شود) سپس 7 مرتبه « یا الله» گفته شود. حضرت امیرالمومنین(ع) می فرمایند اگر این دستور را به سنگ بخوانند سنگ باز می شود. مریضی که تمام اطباء او را جواب کرده اند شفا می گیرد؛ حتی اجل محتوم (30)چند روزی عقب می افتد.

رسول اکرم(ص) فرموده اند: کُلُّ امٍر ذی بالٍ لَم یُبدَأ فیهِ بِبِسمِ الله فَهُوَ أبتَرُ.

ترجمه: هر کاری که بنام خداوند شروع نشود ناقص و بی نتیجه خواهد ماند.(31)

بدین جهت فرموده اند هر کاری که بنام خداوند شروع نشود ناقص و بی نتیجه خواهد ماند.(32)

بدین جهت فرموده اند هر کاری را با نام خدا شروع کنید. نقل شده از بعض اهل باطن که هر کس روزی 100 مرتبه بگوید:« هُوَ اللهُ الذَّی لاالهَ الاّ هُوَ»(33) خدا او را از اهل یقین گرداند و به مقام اهل تحقیق و درجات ارباب توحیدش رساند.

 

پاورقی:

 

1- اعراف/ 179.

 2- طه/ 8.

 3 - بحارالانوار/ ج4/ ص187/ روایت 2/ باب 3.

4-همان/(بیان)

5- بحارالانوار/ ج4/ ص187/ روایت 2/ باب 3.

6- بحارالانوار/ ج53/ ص47/ روایت 20/ باب 29.

7- بحارالانوار/ ج25/ ص22/ روایت 38/ باب 1.

8- بحارالانوار/ ج7/ ص321/ روایت 16/ باب 16.

9- اصول کافی/ ج1/ ص 143 / باب 4.

10-جمعه/10

11- - بحارالانوار/ ج74/ ص257/ روایت 55/ باب 15.

12- بقره / 152

13- - بحارالانوار/ ج3/ ص22/ روایت 329.

14-اصول کافی، ج4، ص 455.

15- مائده/ 35.

 16- بحارالانوار/ ج25 / ص 22/ روایت 38/ باب 1.

 17- بحارالانوار/ ج100 / ص 409/ روایت 67/ باب 6.

 18 - بحارالانوار/ ج102 / ص 249/ روایت 9/ باب 10.

 19- احزاب/ 41.

 20- بحارالانوار/ ج22 / ص 176/ باب 2.

 21 - اعراف/ 205.

 22- نحل/ 43 و: انبیا/7.

 23 - بحارالانوار/ ج9 / ص 125/ باب 1.

24- رعد/ 28.

 25 - بحارالانوار/ ج23 / ص 184/ روایت 47/ باب 9 و نیز بحارالانوار/ ج35 / ص 405/ روایت 29/ باب 20.

 26- بحارالانوار/ ج23 / ص 185/ روایت 53/ باب 9.

27- ینبوع: سرچشمه

28- مستجمع : شامل؛ دربرگیرنده.

29- بحارالانوار/ ج92/ ص232/ روایت 4/ باب 29.

 30 - یعنی مرگی که در تقدیر الهی، قطعی و جاری شده است.

 31 - بحارالانوار/ ج76 / ص 305/ روایت 1/ باب 58.

 32 - بحارالانوار/ ج4 / ص 194/ روایت 2

 33 - حشر/ 22 و 23.

 

  رموز اسماء الهي (قسمت اول) 

در اين قسمت به بيان گوشه اي از معاني و خواص صفات « الرَّحمن»، « الرَّحيم»، « ربّ » ،« مالك»، «احد» ، « صمد» ، « محيط »، «ولي»،«حيّ»،« قيّوم » ،«عليّ» و«عظيم» مي پردازيم.

2-  الرَّحمن ( بخشنده)

الرَّحمنُ مَعناهُ الواسِعُ الرَّحمَةِ عَلي عِبَادِهِ(1)

ذات مقدسي كه صاحب رحمت شامله(2) است بر بندگانش از مؤمن و كافر و روزي دهنده ايشان است؛ بلكه رحمت واسعه او همه موجودات را فرا گرفته. رحمان و رحيم هر يك صفت مشبهه برگرفته از رَحم هستند مانند عليم از عِلم الآ اين كه دامنه معنا در رحمان بيشتر است. معناي رحمان، بخشش عام خداوند است، اما لفظش از اسماء خاصه حق است. يعني هيچ موجودي جز خدا به اين لفظ ناميده نمي شود مگر به اضافه عبد«الرحمن»(3). رحمان، اسم حق تعالي به اعتبار جمعيت اسمائي كه مبدأ انبعاث وجود بر حقايق جميع مراتب امكانيه است(4) و رحيم اسم خاص است از جهت فيضان كمالات معنوي بر اهل ايمان(5).

فقط حقيقت محمديه(ع) به اعتبار نبوت، مظهر« رحمن» است و به اعتبار ولايت كليه، مظهر اسم « رحيم» و به اعتبار وحدت و جامعيت مقام ولايت و نبوت مظهر كامل اسم اعظم(6). در انبيا، حقيقت خاتميه(7)و در اولياء حقيقت ولويّه حضرت علي مرتضي  و  ائمه بعد از او(ع)  مظهر تامه اين نام هستند.

نقل شده،هر كس اسم « الرحمن» و « الرحيم» را بعد از هر نمازي 298 بخواند همه مردم او را دوست مي دارند و از اهل تحقيق(8) گردد.

در خواص الاسماء و مفاتيح النّجاة مذكور است: اگر كسي بعد از هر نمازي 100 مرتبه اسم « الرحمن» را بخواند در همه حال، مورد لطف و عنايت خداوند قرار مي گيرد.

3- الرَّحيم ( مهربان)

الرّحيم مَعناهُ اَنَّهُ رَحيمٌ بِالمُؤمنينَ و همچنان كه در كتاب شريف بحارالانوار است ذات مقدسي كه رحمت او مختص به مؤمنان است، در عاقبت امرشان(9). و كافران را از اين رحمت، نصيبي نيست. لَقَولِهِ تَعالي وَ كانَ بِالمُومِنينَ رَحيماً(10) و به اين اسم غير خدا نيز ناميده مي شود ليكن معني آن خاص است چنانچه اشاره شد.

خواص:

براي برآمدن تمام حوائج دنيا و آخرت مداومت بر اين اسم نافعست و هر كس اين اسم را ورد خود قرار دهد سؤال نمي نمايد از خداوند چيزي را مگر آن كه به او عطا مي فرمايد و اگركسي در مهمي فرو مانده باشد چون بر اين اسم مداومت نمايد گشايش در كارش پيدا شود.عدد كبير اسم « الرحيم» 258 مرتبه مي باشد.

4-  ربّ ( مربي – خالق)

الحَمدُ للهِ رَبَّ العالَمينَ(11)

ترجمه: ستايش خداي را كه پروردگار جهانيان است.

رب به معني خالق مطلق يعني خداست. پدر و استاد و غيره تربيت كننده هستند و تربيت آنان بايد زير نظر يك مربي بزرگ كه مربي او هم خداست قرار داشته باشد.

خداوند متعال در قرآن مجيد مي فرمايد: هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمييّنَ رَسُولاً مِنهُم يَتلُوا عَلَيهِم آياتِهِ وَ يُزَكّيهِم وَ يُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَ الحِكمَةَ وَ ان كانُوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ(12)

ترجمه: اوست خدايي كه ميان اعراب بي سواد، پيامبري بزرگوار از همان مردم برانگيخت تا بر آنان آيات وحي خدا را تلاوت كند و آنها را پاك سازد و شريعت و احكام كتاب سماوي و حكمت الهي بياموزد؛ با آن كه پيش از اين همه در ورطه جهالت و گمراهي بودند.

مربي از طرف خداوند، پيغمبر(ص)  قرار داده شده و تربيت بعضي، تحت تربيت اين مربي قرار دارد. اگر مظهريت براي ربوبيت قائل شويم(13)، محمد(ص) و آل محمد(ص) واجد اين مقام مي باشند كه در اين صورت تمام ممكنات بايد زير نظر ايشان تربيت شوند.

خواص:

هنگام گرفتاري با توجه قلبي به ربوبيت باري تعالي با يك نفس اسم « يا رب» خوانده شود. ( به هر تعداد كه ممكن است.)

5-  مالك ( دارا)

مالِكِ يَومِ الدّينِ  ترجمه: پادشاه روز جزاست(14).

مالك به دو معني آمده يكي پادشاه و صاحب اختيار؛ و ديگري مالك وَ هُوَ مالِكُ المُلكِ وَ المَلَكوتِ

ترجمه: يعني ذات مقدسي كه حقيقتاً مالك تمامي عوالم موجوات است و مالكيتهاي ديگران بر آفريده هاي او موقتي، مجازي و عاريتي است.

خواص: فرموده اند جهت توانگري و دوام ملك و بزرگي و تسلط و خَدَم و حَشَم(15) و مالك شدن املاك و غيره مداومت نمايد بر اسم « يا مالك» واگر كسي روز جمعه پيش از طلوع آفتاب 1000 مرتبه اين اسم را بخواند تمام حوائج دنيا و آخرت او برآورده شود.

عدد كبير اين اسم 90 مي باشد.

6- احد ( يگانه- بي همتا)

قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ       بگو، او خداي يكتاست(16).

احد مربوط به ذات باري تعالي است كه نفي جزئيت مي كند از ذات(17).

خواص:

1- براي راسخ و ثابت ماندن ايمان و اعتقادات صحيح در تمام مراتب زندگي در هر روز 13 مرتبه ذكر « يا احد» خوانده شود با توجه به حقيقت احديت ذات باريتعالي.

2- جهت مغلوب نشدن در تمام مراتب و مراحل زندگي در يك مجلس، 1001 مرتبه « يا احد» خوانده شود.

3-براي كسب نورانيت از غذا، قبل از خوردن آن گفته شود:

لا الهَ الاّ اللهُ احَداً صَمَداً لاحَولَ و لاقُوَّةَ الاّ بِاللهِ

4- براي رفع ترس از عذاب قبر و آخرت و ناراحتي هاي دنيوي، به شرط تعمد بر انجام ندادن اعمالي كه عقوبت بدنبال دارد، شب، هنگام خواب به پهلوي راست خوابيده، گونه راست را روي كف دست راست گذاشته و 101 مرتبه بگويد:

لا الهَ الاّ اللهُ احَداً صَمَداً لاحَولَ و لاقُوَّةَ الاّ بِاللهِ

7- صمد( بي نياز)

اللهُ الصَّمَدُ

ترجمه: خدا بي نياز و همه به او نيازمنديم(18).

اين اسم، فقط يك بار در قرآن آمده و تعلق آن منحصر به ذات اقدس الهي است. امام باقر(ع)  فرموده اند: صمد، بزرگي است كه بالاتر از وي، امر و نهي كننده اي نباشد(19).

خواص:

1- جهت رفع هر گرفتاري در هر روز 124 مرتبه ذكر « يا صمد» خوانده شود.

2- براي بستن دهان دشمن ذكر « الصمد» خوانده شود.( تعداد مشخصي ندارد).

8- محيط( در بر گيرنده)

واللهُ مُحيطٌ بِالكافِرينَ

ترجمه : و خدا بر كافران احاطه دارد(20).

محيط به كسي اطلاق مي شود كه بر تمام ممكنات( يعني موجودات) احاطه دارد.

خواص:

1- هنگام طلب علم، براي توانايي فوق العاده پيدا كردن در يادگيري و حفظ دانش( علمي كه ممنوعيت شرعي نداشته باشد) در هر روز 67 مرتبه ذكر « يا محيط» خوانده شود.

9- ولي ( صاحب اختيار- يار- دوست- سرپرست)

اللهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا

خدا يار اهل ايمان است(21).

ولايت، به معني دوستي و محبت مي باشد. خدا نسبت به اهل ايمان محبت دارد( محبت تشريعي)(22) و نيز به معني يار مي باشد، خدا ياري كننده اهل ايمان ( اهل بيت ع) است.

ولايت به معني حكومت است و خداوند متعال بر تمام موجودات حكومت مي كند لذا حكومت و ولايت مطلقه از آن خداست و مظهر ولايت، محمد(ص) و آل محمد(ص) و جانشينان بر حق آنان مي باشند.

خواص:

1- براي جا گرفتن محبت خود و زياد شدن آن در دل ديگري، مانند حضرت ولي عصر(عج)، در هر روز 46 مرتبه ذكر « يا ولي » خوانده شود.

2- براي مصون ماندن خانه در مقابل سيل، زلزله، دزد و بلاياي ديگر اسم « يا ولي» را روي سطح داخلي ظرفي نوشته بعد داخل آن آب ريخته و در پاي اركان خانه بريزند.

10- حي( هميشه زنده)

اللهُ لا الهَ الاّ هُوَ الحَيَّ القَيُّومُ

ترجمه : به حقيقت، خداوند يكتاست كه جز او خدايي نيست و زنده و پاينده است(23).

حيات خداوند، ذاتي است. او زنده اي است ازلي و ابدي(24) و حيات موجودات زنده نيز قائم به اوست.

خواص:

1- براي شفاي مريض 19 مرتبه « حيّ» كنار او خوانده شده و به او دميده شود.

2- براي جلوگيري از مرگ فجاة ( مرگ ناگهاني) بعد از هر نماز واجب 18 مرتبه در سجده گفته شود «يا حيّ».

3- در گفتن ذكر « الحيّ» به تعداد 18 مرتبه بعد از نمازهاي واجب تاكيد شده است.

4- براي جلوگيري از مرگ سكته 18 مرتبه ذكر « يا حيّ» و يا « الحيّ» خوانده شود.

5- براي شفاي بيماري كه ديگر اميدي به شفاي او به وسيله اطبا نيست، 1001 مرتبه ذكر « يا حيّ» كنار ظرف آب با قصد شفاي بيمار گفته شود؛ سپس از آن آب به پيشاني و گونه هاي مريض ماليده و كمي هم به او بنوشانند.

6- جهت رفع اندوه دل در يك مجلس 1001 مرتبه « يا حيّ» خوانده شود.

7- براي طولاني شدن عمر اسم « حيّ» روي نگين انگشتري حك شود و همراه داشته باشد.

11- قيّوم ( هميشگي و پاينده)

اللهُ لا الهَ الاّ هُوَ الحَيُّ القَيُِومُ

ترجمه: الله، خداي يكتايي است كه جز او خدايي نيست و او زنده و پاينده است(25).

قيوم به وجودي اطلاق مي شود كه قائم به ذات است. تمام موجودات حتي وجود مقدس حضرت مهدي(عج) قائم به غير هستند ، اما ذات حضرت احديت قائم به ذات است و قيوميت، منحصر به ذات اقدس احديت مي باشد.

خواص:

1- براي رفع مشكلي كه از هيچ طريق حل نشده 156 مرتبه ذكر « يا قيوم» خوانده شود.

2- براي رفع موانع دنيوي و اخروي 1001 مرتبه گفته شود: « يا حَيُّ يا قَيُّومُ يا لا اله الاّ اللهُ مُحمَّد رَسُولَ اللهِ عَلِيُّ وَلِيُّ اللهِ

3- براي جلوگيري از مشكلات، بر گفتن ذكر يا حَيُّ يا قَيّومُ به تعداد 19 مرتبه بعد از نمازهاي واجب تاكيد شده است.

12- عليّ( بلند مرتبه)

... وَ هُوَ العَلي العظيم

ترجمه: و او توانا و بالا و برتر و با عظمت است(26).

علي به كسي اطلاق مي شود كه از نظر مرتبه و مقام از همه بالا و برتر است و در اين مرتبه قاهر و محيط بر تمام ممكنات است.

خواص:

1- براي اداي دين و قرض و جلوگيري از فقر 110 مرتبه « يا عليّ » خوانده شود.

2- براي رفع بيماري وسواس، دست را روي سينه كشيده و بگويد: « بَسمِ اللهِ وَ بِاللهِ محمّد رَسُولُ اللهِ لاحَولَ وَ لاقُوَّةَ الاّ بِاللهِ العَلِيِّ العَظيمَ امحِ عنِّي ما أجِدُ ( اين عمل را 3 بار تكرار نمايد.)

3- براي غني شدن از نظر مادي براي هميشه اسم « علي » روي نگين انگشتري حك شود و همراه داشته باشد.

13- عظيم ( بسيار بزرگ)

وَ هُوَ العَلِيُّ العَظيمُ

ترجمه : و اوست خداي بلند مرتبه با عظمت و بزرگ(27).

منظور از « عظيم» در معني بزرگ، بزرگي نسب نيست، بلكه منظور، غيرقابل وصول و درك بودن است.

خواص:

1- براي نجات فوري از قرض سنگين 1002 مرتبه خوانده شود: سُبحانَ اللهِ وَ بِحَمدِه ِ سُبحانَ الله العَظيمُ

2- براي وسعت رزق و روزي، 100 مرتبه گفته شود: سُبحانَ اللهِ وَ بِحَمدِهِ سُبحانَ اللهِ العَظيمُ

پاورقي:

1-بحارالانوار/ ج4 / ص 194/ روايت 2/ باب 3. ( بيان)

2 - بخشش فراگير.

3 - ناميدن افراد به رحمان و رحيم و امثال آن محل اشكال است و ايراد دارد. اما ناميدن آنها به عبدالرحمان و عبدالرحيم و امثال آن نه تنها ايرادي ندارد كه پسنديده نيز مي باشد.

4 - رحمان، نام خداوند بلند مرتبه است به اعتبار شامل بودن آن بر نامهاي خداوند متعال كه آغازگه هستي و هستي بخش جملگي موجودات و ممكن الوجودهاست.

5 - و رحيم، نام خاصه خداوند است از جهت بارش كمالات خاص باطني بر اهل ايمان واقعي.

6 - يعني: تنها حقيقت مقام حضرت محمد(ع)، از جهت احراز مقام پيامبري كه رحمت عام و فراگير خداوند است، مظهر حقيقي اسم رحمان است و نيز اين مقام، به جهت شامل بودن مقام ولايت، كه مقام خاصه اي است، مظهر نام رحيم خداوند است و از جهت يكتا بودن و حاوي مقام ولايت و نبوت بودن، توأمان، مظهر اسم اعظم خدا كه واجد نامهاي عامه و خاصه خداست، مي باشد.

7- يعني: حقيقت وجودي حضرت پيامبر در عوالم ربوبي.

8 - يعني: كساني كه در ايمان به باور حقيقي و اعتقاد واقعي دست يافته اند.

9 - بحارالانوار/ ج4/ ص 194/ روايت 2/ باب 3 ( بيان) .

10- احزاب/43.

11- فاتحه الكتاب/1.

12- جمعه/2.

13- يعني اگر براي مقام ربوبيت خداوند، معتقد به وجود مظاهري در اين عالم باشيم ...

14- فاتحة الكتاب/4.

15- خدمتگزاران و قراولان و پيشروان، كنايه از بزرگي و قدرتمندي.

16- اخلاص/ 1.

17- آنگاه كه بگوييم واحد( يكي)، پس از واحد مي توان دو و سه و ساير اعداد را هم آورد و مقام و احديت داراي مشابه است. واحديت، ثنويت و ... اما آنگاه كه بگوييم احد( يكتا و بيچون)، ديگر براي وجود يكتا و بي مانند نمي توان و مثل و شبيه آورد. لذا مقام احديت خداوند، شائبه هر گونه جزء و شبيه و قسم را دور مي كند و ذات خدا را بي شريك و بي مانند مي نماياند.

18- اخلاص/ 2.

19- بحارالانوار/ ج3/ ص 223/ روايت 12/ باب 6.

20- بقره/ 19.

21- بقره/ 257.

22- عني محبتي كه جلوه آن در راهنمايي ايشان توسط خداوند به واسطه دين الهي بروز مي يابد.

23- بقره/ 255.

24- هميشه بوده و همواره خواهد بود.

25- بقره/ 255. يعني تنها وجودي كه وجودش به خودش متكي است، خداوند است و وجود هر چيز جز ذات خداوند، متكي به اراده و وجود خداوند متعال است.

26- بقره /255.

27- بقره /255.

 

Colors