رونمايي يكي از قديمي ترين نقشه هاي مربوط به ثبت نام خليج فارس
به مناسبت روز ملی خلیج فارس 10 اردیبهشت یکی از قدیمی ترین نقشه های مربوط به ثبت نام خلیج فارس در موزه هدایای خامنه به نمایش گذاشته شده است
نقشه ایران باستان مربوط به 323 قبل از میلاد در موزه هدایای خامنه نگهداری می شود این نقشه که از دانشگاه آتن توسط مهندس احمد عظیمی نژاد خریداری و به موزه هدایای خامنه منتقل شده است حاکی از ثبت نام خلیج فارس دارد این نقشه توسط پروفسور پاولوس کارلیدوس استاد تاریخ دانشگاه آتن تهیه شده است و مسیر حمله دریادار نراخو یکی از فرماندهان سپاه اسکندر به ایران را نشان می دهد در این نقشه نام خلیج فارس با عنوان ( پرسیکوس کلوپوس ) ذکر شده است
خلیج فارس و مترادفهای آن در سایر زبانها، اصیلترین نام و نامی است بر جای مانده از کهنترین منابع، که از سدههای پیش از میلاد بطور مستمر در همه زبانها و ادبیات جهانی استفاده شدهاست و با پارس - فارس- ایران وعجم- نامهای ایران - و معادلهای آن در سایر زبانها گره خوردهاست.
یک مدرک تاریخی ارائه شده توسط رسانههای عراقی و روزنامه الخلیج امارات ۱۹۹۹ که استفاده از عبارت خلیج فارس را در تلگراف ارسالی جمال عبدالناصر قبل از شروع سیاستهای پان عربی او در یک نامه رسمی به دولت بحرین نشان میدهد.
اعتراف روشنفکران عربی
نوار سخنرانیهای ناصر و جملات معروف او (من المحیط الاطلسی الی خلیج الفارسی)سخنرانیهای سید قطب،حسنالبنا -شیخ شلتوک، و اعتراف یوسف قرضاوی و بسیاری از رهبران سیاسی و مذهبی عرب در مورد نام خلیج فارس سندهای زندهای از حقانیت این نام است. در کتاب مذکور نظر روشنفکران عرب مانند پرفسور عبدالهادی التازی، احمد الصراف، محمد عابد الجابری، عبدالله بن کیران (نخست وزیر فعلی مراکش)،عبدالمنعم السعید، و تنی چند از نویسندگان مشهور عرب و جند تن از رهبران دینی از جمله قرضاوی در مورد اصالت نام خلیج فارس و نداشتن توجیه برای تغییر نام خلیج فارس آورده شدهاست. گفتنی است که از رهبران عربی، شیوخ ،امیران عرب از جمله امیر کویت، پادشاه عربستان، بصره، نویسندگان و شعرای عرب اهواز و سوسنگرد مکاتباتی هست که در آنهاخلیج فارس و بحر عجم بکار بردهاند نمونهای از اسناد ضمیمه کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان است.نمونه های زیر:
- دکتر عبدالمنعم سعیددر شرق نامه 9/12/2002 برای من هیچ تعجبی تداشت که در همه نقشه ها که دوستان و دشمنان ایران اعم از اعراب و یونانیها تهیه کرده اند همگی آنها نام خلیج فارس را در بر دارد. هیچ نقشه تاریخی در شرق و یا در غرب و در هیچ کجای جهان با نام خلیج عربی وجود ندارد و بنابر این تغییر این نام به خلیج و یا خلیج عربی و یا هر نام دیگری بر خورد غیر منطقی و غیر حکیمانه با حقایق تاریخی و جغرافیایی است.
- پرفسور عبدالهادی التازی سیاستمدار و پژوهشگر معروف عرب و عضو آکادمی پادشاهی مراکش و رئیس گروه نامهای جغرافی کشور های اتحادیه عربی: حقیقتاً من هیچ منبع تاریخی را ندیدم که آبراه جنوب ایران را خلیج عربی نامیده باشد اعراب قبل و بعد از اسلام همیشه این آبراه را بحر فارس بحر العجم و یا خلیج فارس نامیده اند من خودم نقشه سفرهای ابن بطوطه را در کتابم ترسیم کرده ام و مطابق سفرنامه اسم خلیج فارس را در جای خودش آورده ام .
- در شماره 219 اگوست 2001 سرلشکر مجدی عمر معاون اول سابق شورای دفاع ملی مصر:" نسل من بخاطر دارد که ما در ایام مدرسه در کتب و نقشه ها با عبارت" خلیج فارس" سر و کار داشتیم ولی بعد از مدتی به آن خلیج عربی اطلاق کردیم. این غیر منطقی، رزالت و پستی است. این که چند کشور عربی در اطراف آن باشند دلیل نمی شود که نامی تاریخی را تغییر دهیم.
اعتراف روشنفکران غربی
بدون هیچ تردیدی نام درست جغرافیایی آن در طول تاریخ خلیج فارس است.سر ریچارد دالتون. سی ادموند بوسورث،سر آرنولد ویلسن، ریچارد فرای؛ و .....از جمله کسانی هستند که جمله بالارا در کتابهای خود گواهی کرده اند. شبکه جهانی راشا تودی تصریح کرده که اقدام گوگل در حذف نام خلیج فارس خلاف اسناد سازمان ملل است که طی آن، «خلیج فارس» به عنوان تنها نام پذیرفته برای این منطقه تأییدشده است. این بخش از دنیا در تاریخ، همواره «خلیج فارس» نام داشته و ادعای کشورهای عربی در این زمینه وجاهت ندارد.
نامهای اسطوره ای خلیج فارس
بحر فارس درایران ساسانی
در منابع کهن اشارههایی مبهم به دریاهایی با نامهای کلی و افسانه گونه وجود دارد که بعضی جغرافی دانان منظور از آن عبارت ها را خلیج فارس دانستهاند اما در واقع در خصوص صحت نسبت دادن آن نامها به خلیج فارس با توجه به مبهم بودن آنهادیدگاههای مختلفی وجود دارد از جمله این نامها میتوان به دریای آفتاب تابان در افسانههای سومری - دریای فراخکرت در اوستا و دریای بالا و پایین و دریای مرتور(تلخ) اشاره نمود که همگی نامهای افسانهای هستندو نه پدیده دقیق جغرافیایی.اما کهن ترین نام که بدون هیچ تردیدی منطقه جغرافیایی دریای جنوب ایران را توصیف میکند همان دریای پارس است. قدمت خلیج فارس از نظر زیست شناسی و جغرافیایی چندان دیرینهاست که عدهای معتقدند «خلیج فارس گهواره تمدن جهان یا خاستگاه نوع بشر است.»
دریای آفتاب تابان؛ و دریای طلوع و دریای غروب نامهای افسانهای است و نه نام جغرافیایی (به عربی: بحر الشروق الکبیر) (به انگلیسی: Sea of the rising sun)؛ جائی که آفتاب طلوع میکند نیز در افسانههای سومری به دیلمون اشاره داشت.
لوحهای گلی که در پیش از میلاد فتوحات سنّاخریب پادشاه آشور را جاودانه کرده از این نام سود بردهاست، او در توصیف سرزمینی که از پدرش سارگن به ارث برده، مینویسد:
«سنّاخریب، پادشاه بزرگ، پادشاه توانا، پادشاه جهان، پادشاه آشور، پادشاه چارگوشه، چوپان خردمند، محبوبِ خدایان توانا، نگاهبان حق، عاشق عدالت، کسی که پشتیبان همگان است، به یاری بینوایان میشتابد، کردار نیکی دارد، قهرمان بینقص، انسان توانا، برترینِ فرمانروایان، فردِ نیرومندی که گستاخان را از پای در میآورد، تبهکاران را با غرشی ناگهانی نابود میکند؛ خداوندِ- آشور آن کوهستانِ پهناور، سلطنتِ بیهمتایی را به امانت نزد من سپردهاست و بر رویِ سر کاخنشینها جنگافزارهایِ نیرومند مرا قرار دادهاست. از دریای بالا؛ دریایِ غروبِ آفتاب تا دریای پائین؛ دریایِ طلوع آفتاب همه موجودات بشری را در زیر گام هایِ من مطیع کرده است؛ و فرمانروایان نیرومند از هراس رویارویی با من، خانههایشان را رها کرده و همچون سیدیننو پرنده غار به مکانهای دست نیافتنی میگریزند.»
- دریای پائین یا (به انگلیسی: lower sea)، نویسندگانِ عرب معادلهای متعددی را برای این نام در نظرگرفتهاند. از جمله؛ «البحر الاسفل» أو «البحر السفلی» أو «البحر التحتانی».
این نام توسط آشوریان، بابلیها و اکدیها به کار میرفته و ظاهرا از سویِ آشوریان که در شمال بین النهرین میزیستند رایج شدهاست. و معمولاً در برابرِ دریای بالا البحر العُلوي (به انگلیسی: upper sea) قرار میگرفته که نویسندگان امروزی همواره آن را دریای مدیترانه میخوانند. در اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام برده نشده ولی به دریایفراخکرت اشاره شدهاست اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشارهای نیز به اروندرود شدهاست که در آن دوره اورنگ گفته میشدهاست:
« |
دارنده دشتهای فراخ و اسبهای تیزرو که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی است خوش اندام و نبرد آزما، دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و چالاکی یاد شده، کسی است که جنگ و پیروزی با اوست، هرگز نمیخسبد، هرگز فریب نمیخورد، اگر کسی با او پیمان شکند خواه در شرق هندوستان باشد یا بر دهنه شط ارنگ، از ناوک او گریز ندارد، او نخستین ایزد معنوی است که پیش از برآمدن خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا بر میآید و از آن جایگاه بلند سراسر منزلگاههای آریایی را مینگرد. |
» |
». در کتیبه معروف به منشور آزادی کوروش که به شرح فتوحات کوروش دوم پادشاه هخامنشی میپردازد و در بابل کشف شده، فرمانروای پارسیان نیز این لقب را به دریای سواحل جنوبی سرزمین خویش دادهاست:
«منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان پسرِ کمبوجیه شاه بزرگ شاه انشان، نوه کوروش شاه بزرگ، ......به فرمان مردوک، همه شاهان پیش اورنگ پادشاهی نشستهاند. همه پادشاهان از دریای بالا تا دریای پائین، همه مردم سرزمینهای دوردست، از چهار گوشه (جهان)، همه پادشاهان اموری و همه کوچ نشینان مرا خراج گذاردند و در بابل به پایم بوسه زدند.»
نام خلیج فارس در منابع جغرافیایی
علت نام گذاری به خلیج فارس
در کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان صفحه 18تا 22 وجه تسمیه و علت نام گذاری خلیج فارس را از دیدگاه عدهای از جغرافی دانان مشهور بیان نمودهاست.بطور نمونه کتاب سر آرنولد ویلسن Sir Arnold Wilson که در سال 1928 به نام خلیج فارس( Persian Gulf ) به چاپ رسیدهاست. ضمن نقد سابقه تاریخی و جغرافیایی خلیج فارس و بیان توصیفهای نویسندگان مغرب زمین مشاهدات خود را نیز بیان نموده و نوشته است" هیچ آبراهی چه در گذشته و چه در حال حاضر برای زمین شناسان، باستان شناسان ، تاریخ دانان، جغرافیدانان، بازرگانان، سیاستمداران و سیاحان و دانش پژوهان اهمیتی بیشتر از خلیج فارس نداشتهاست این آبراه از هزاره قبل از میلادتا کنون از هویت فارسی و ایرانی برخوردار است." سی ادموند بوسورثC .Edmund Bosworth مطالبی را از 20 مورخ وسیاح یونانی و اروپایی، ازسردار یونانی نیارکوس( 325-24 ق.م) گرفته تا پریدیکس ( 1876 )، در مورد توصیف خلیج فارس و علت نام گذاری آن را بیان نمودهاست. مورخان دوره اسلامی عموما در کتب خود عبارتهای ذیل را در مورد علت نام گذاری خلیج فارس به این نام ارائه نمودهاند:بطور مشخص ابن حوقل،ابن فقیه و استخری عبارتهای مشابهی دارند: "این دریا که از سند و کرمان تا فارس ادامه دارد و به جناوه، مهروبان،سیراف و عبادان( آبادان) ختم میشود، در میان همه سرزمینها با نام فارس خوانده میشود زیرا مملکت فارس از همه کشورها آبادتر، پیشرفته تر بوده و پادشاهان آن همه کرانههای دور و نزدیک این دریا را تحت کنترل خود دارند. به روزگار گذشته پادشاهان فارس بزرگتر و قویتر بودهاند و هم در این روزگار مردمان پارسبر همه کرانههای این دریا مستولی اند".
دوران قبل از اسلام
دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد. داریوش، نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد کشتیهای او طول رودخانه سند را تا کرانههای اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند، و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در نزدیکی کانال سوئز مدرن فرمان کندن کانالی را داد و کشتیهایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبهای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شدهاست:
« |
«من فارسی هستم. از فارس مصر را گشودم. من فرمان کندن این کانال را دادهام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از فارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان دادهام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به فارس چنان که خواست من بود.» |
» |
از سفرنامه فیثاغورث ۵۷۰ قبل از میلاد تا سال ۱۹۵۸ در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس و یا معادلهای آن در دیگر زبانها ثبت شدهاست. در دوره داریوش دوم ناوگانی ایرانی به رهبری سردار صداسپ ماموریت یافت تا جهان را دور بزند. ناوگان وی متشکل از چند کشتی باد و پارو عازم دریای مدیترانه و سواحل شنقیط (موریتانی)شد و تا نزدیک اشانتی و سواحل بنین پیش رفت ولی در اثر برخورد با اقوام وحشی سفر را ناتمام گذاشتند.
یونانیان و رومیهای باستان
در همه نقشههای کهن نام خلیج فارس ثبت شدهاست. یونانیهای باستان، از جمله بطلمیوس، این خلیج را «پرسیکوس سینوس» یا «سینوس پرسیکوس» که همان خلیج فارس است، نامیدند. از آنجا که این نام برای نخستین بار در منابع درست و معتبر تاریخی که غیر ایرانیان نوشتهاند آمدهاست، هیچ گونه شائبه نژادی در وضع آن وجود ندارد. چنان که یونانیان بودند که نخستین بار، سرزمین ایران را نیز «پارسه» و «پرسپولیس» یعنی شهر یا کشور پارسیان نامیدند. استرابن جغرافیدان سدهٔ نخست میلادی نیز به کرات در کتاب خود از خلیج فارس با لفظ پرسیکون کای تاس (Persikonkaitas) نام بردهاست که معادل تحت اللفظی خلیج فارس است. وی محل سکونت عربها را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان میکند. همچنین فلاریوس آریانوس مورخ دیگر یونانی در قرن دوم میلادی، در کتاب تاریخ سفرهای جنگی اسکندر از این خلیج به نام «پرسیکون کیت» که چیزی جز خلیج فارس، نیست نام میبرد. البته جستوجو در سفرنامهها یا کتابهای تاریخی بر حجم سندهای خدشه ناپذیری که خلیج فارس را «خلیج فارس» گفتهاند، میافزاید. این منطقه آبی همواره برای ایرانیان که صاحب حکومت مقتدر بودهاند و امپراتوری آنها در سدههای متوالی بسیار گسترده بود هم از نظر اقتصادی و هم از نظر نظامی اهمیت خارق العادهای داشت. آنها از این طریق میتوانستند با کشتیهای خود به دریای بزرگ دسترسی پیدا کنند و به هدفهای اقتصادی و نظامی دست یابند.
در میان عربها
ابوبکر احمدبن اسحاق بن ابراهیم المهذانی، مورخ معروف عرب که به ابن الفیقه مشهور است در کتاب جغرافیای خود موسوم به مختصر کتاب البلدان که در سالهای آخر سده سوم هجری قمری تالیف کرده، مینویسد:
« |
و اعلم اَن بحر فارس و الهند هما بحر واحد لاتصال احدهما بالاخر |
» |
که یعنی دریای فارس و هند از برای پیوستگی یکی به دیگری هر دو یک دریا هستند. همینطور، ابوعلی احمدبن عمر بن رُسته در کتاب خود به نام الاعلاق النفیسه که در سال ۲۹۰ هجری تالیف کرده مینویسد که «از دریای هند خلیجی به سوی ناحیه فارس جدا میشود که «خلیج فارس» (الخلیج الفارسی) نامیده میشود» و میافزاید که «سرزمین حجاز و یمن و دیگر بلاد عرب بین این خلیج و خلیج احمر واقعند».
در سدههای اخیر
تا قرن ۱۹ میلادی، تقریبا در تمامی اسناد موجود، این آبراهه در فارسی با نام خلیج فارس یا دریای فارس، در عربی با نامهای الخليج الفارسي یا بحرالفارسي یا بحرالعجم،و بحرعجم و در زبانهای اروپایی با نامهایی مانند Persian Gulf، Sinus Persicus، Persische Golf، و Golfo di Persia نامیده میشدهاست. در پازه زمانی کوتاهی در قرن ۱۷ میلادی، در بعضی اسناد بریتانیایی و ترکی از این آبراهه با عنوان خلیج بصره نام برده شده بود که حکایت از اهمیت بصره در تجارت آن دوران داشتهاست.البته خلیج بصره یکی از 15 خلیجهای کوچک در خلیج فارس است که در انگلیسی به آن بی میگویند Bay of Basra و در فارسی بیشتر به خور ترجمه میشود. (کتاب اسناد نام خلیج فارس)
اشاره به نام خلیج فارس در منابع تاریخی
- زنفن (۴۳۰-۳۵۴ ق.م)،(به انگلیسی Xenophon) تاریخ نگار یونانی در آثار خود از آبهای جنوب ایران به نام خلیج فارس یا خلیج فارسیان یاد کردهاست.
- نئارخوس (۳۶۰-۳۰۰ ق.م)، (به انگلیسی Nearchus) دریاسالار مقدونی که در سال ۳۲۶ قبل از میلاد به دستور اسکندر دریای فارس را پیمود و تا دهانه رود سند پیش رفت در سفرنامه خود چنین آوردهاست:« پس از دویست استاد راه به ریگ و از آن جا به دیلم و دهنهٔ رودخانهٔ اندیان آمدیم، رودخانهٔ اندیان سرحد خوزستان و فارس و پس از سند بزرگ ترین رودخانهاست. هیچ یک از سواحلی که پیمودم مانند دریای فارس، آباد و معمور نبود.»
- اراتوستن (۲۷۶-۱۹۴ ق.م)، (به انگلیسی Eratosthenes)، ریاضیدان و جغرافیدان یونانی که زمانی ریاست دانشگاه اسکندریه را نیز داشت، و نظریههای مهمی درباره شکل و جایگاه زمین ارائه داد، در همه آثار خود به نام خلیج فارس اشاره کردهاست.
- هیپارکوس (۱۹۰-۱۲۰ ق.م)، (به انگلیسی Hipparchus)، دانشمند و جغرافیانگار یونانی در همه آثارش نام خلیج فارس آشکارا مشخص است.
- استرابو (۶۳یا۶۴ ق.م- ۲۴ میلادی)، (به انگلیسی Strabo)، تاریخ نگار و جغرافی نگار یونانی در کتاب از «ایندی تا ایبری» یا از هند تا اسپانیا، دریای جنوب ایران را خلیج فارس نامیدهاست.
- فلاویوس آرینوس (۸۶-۱۶۰ میلادی)، (به انگلیسی Lucius Flavius Arrianus)، تاریخ نگار یونانی در کتاب آنابازیس یا تاریخ سفرهای جنگی اسکندر، نام «پرسیکون کاای تاس» که ترجمه درست خلیج فارس است بر این دریا نهادهاست.
- ازبیوس (۲۶۳-۳۳۹ میلادی)، (به انگلیسی Eusebius of Caesarea)، تاریخ نگار رومی که بنام پدر عیسویت شناخته میشود، با توجه به کوروش نامه زنفن، در اشاره به تاریخ گذشته ایران خلیج فارس را دریای فارس نامیدهاست.
- ابن خردادبه (۲۱۱-۳۰۰ ه.ق)، جغرافی دان و تاریخ نویس ایرانی-اسلامی در کتاب المسالک الممالک (۲۵۰ ه.ق) به هنگام توصیف خلیج فارس از نام دریای فارس استفاده کردهاست.
- قدامة بن جعفر، از مشاهیر ادب در کتاب الخراج (۲۶۶ ه.ق) آبهای جنوب ایران را خلیج فارس نامیده و نوشتهاست:«رود دجله از میان شهر بغداد عبور میکند، سپس از واسط میگذرد و به بطایح سرازیر میشود...پس از خروج از بطایح، به دو شعبه تقسیم میشود، یک شعبه آن از بصره میگذرد و شعبه دیگر از ناحیه مذار عبور میکند. سپس هر دو جمع شده به دریای فارس میریزد.»
- یعقوبی (۲۳۲-۳۳۴ ه.ق)، از تاریخ نگاران و جغرافیدانهای دوره عباسی در کتاب تاریخ یعقوبی(۲۷۸ ه.ق) با ذکر نام دریای فارس چنین مینویسد:«اول دریای فارس است، که بایستی از سیراف در کشتی نشست و آخرش راس جمحمه(در میان عمان و عدن) است، این دریا کم وسعت است و جاهایی برای شکار صدف دارد.»
- ابن فقیه همدانی (۲۵۵-۳۳۰ ه.ق)، تاریخ نگار و جغرافیدان ایرانی در کتاب ترجمه مختصر البلدان(۲۹۰ ه.ق) با اشاره به دریای فارس مینویسد:«بدان که دریای فارس و هند از برای پیوستگی به یکدیگر هر دو یک دریا هستند.» همچنین با اشاره به سوره الرحمن قرآن مینویسد:«خداوند بزرگ و عزیز میفرماید دو دریا روان کردهاست تا به هم برسند، از حسن روایت میشود که گفتهاست مقصود دریای فارس و روم است.»
- ابن رسته، از مکتشفان و گیاه شناسان ایرانی در کتاب الاعلاق النفیسة (۲۹۰ ه.ق) نوشتهاست:«دریای هند، در سرزمین حبش دارای خلیجی است که از ناحیه بربر میگذرد و به همین جهت به خلیج بربر معروف است...و خلیج دیگری در ناحیه ایله از آن جدا میشود که به نام دریای احمر است و باز از این دریا خلیج دیگری به طرف ناحیه فارس جدا میشود که به خلیج فارس مرسوم است.»
- سهراب، از جغرافی نگار ایرانی که در سده سوم هجری قمری میزیسته، در کتاب عجائب الاقالیم السبعة الی نهایة العمارة، مینویسد:«دریای فارس، همان دریای بزرگ جنوب است.»
- علی بن حسین مسعودی (۲۸۳-۳۴۶ ه.ق)، تاریخ نگار و جغرافیدان مسلمان در کتاب مروج الذهب و معادن الجوهر(۳۳۲ ه.ق) با اشاره به دریای فارس مینویسد:«از دریای زنگ خلیج دیگری منشعب میشود که دریای فارس است و به دیار ابله و خشبات و عبادان میرسد و عرض آن در وسط پانصد میل است.» همچنین در جای دیگری مینویسد:«در این دریا جزایر بسیار است، چون جزیره خارگ...این دریا همان خلیج فارس است و به نام دریای فارس معروف است، که سواحل آن را بحرین و فارس و کرمان و عمان تا راس الجمحمه بر شمردیم.میان خلیج فارس و خلیج فلزم(دریای سرخ) ابله و حجاز و یمن فاصلهاست و فاصله دو خلیج یک هزار و پانصد میل است.»
- اصطخری، از جغرافی دانان و نقشه کشان برجسته ایرانی در کتاب المسالک الممالک (۳۴۰ ه.ق) نوشتهاست:«و در خوزستان دریا نیست، مگر اندک مایه از دریای فارس که از ماهی رویان تا نزدیک سلیمانان برابر عبادان باشد.»
- بزرگ بن شهریار، دریانورد ایرانی در کتاب عجایب هند (۳۴۲ ه.ق) نوشتهاست:«دیگر از عجایب دریای فارس این است که گاهی در شب هنگامی که امواج دریا مضطرب شده و به هم میخورند و از تصادم با هم متلاشی میگردند، همچون شعلههای آتش به نظر میآیند به قسمی که مسافرین دریا گمان میکنند در دریای آتش سیر مینمایند .»
- مطهر بن طاهر مقدسی، جغرافیدان و تاریخ نگار دوره عباسی در کتاب البداء و التاریخ (۳۵۵ ه.ق) ضمن شرح حوضه آبریز دجله مینویسد:«دجله از ابله به آبادان بگذرد و در خلیج فارسی ریزد.»[۴۶]
- ابوریحان بیرونی، دانشمند ایرانی در کتاب التفهیم لاوایل صناعة التنجیم و کتاب قانون مسعودی به نام خلیج فارس اشاره میکند. همچنین در کتاب تهدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن مینویسد:«دریای فارس در جنوب شیراز قرار دارد.»
- ابن حوقل، جغرافیدان سرشناسی که در قرن چهارم هجری قمری میزیست فصلی از کتاب صورة الارض (۳۶۷ ه.ق) خود را به دریای فارس اختصاص داده و ضمن شرح مفصلی حدود آن را مشخص میکند.
- در کتاب حدود العالم من المشرق الی المغرب، که کهن ترین کتاب جغرافیا به زبان فارسی میباشد آمدهاست:«دریای بزرگ که آن را بحرالاعظم خوانند...و این دریا را پنج خلیج است، یکی از آنها را خلیج فارس خوانند از بحر فارس برگیرد با پهنای اندک تا حدود سند.»
- مقدسی، جغرافیدان متولد بیت المقدس که در قرن چهارم هجری قمری میزیست در کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم (۳۷۵ ه.ق) از دریای جنوب ایران با نام خلیج فارس و بحر فارس یاد کردهاست.
- ابن بلخی، تاریخ نگار ایرانی که در قرن ششم هجری قمری میزیست در کتاب فارس نامه (۵۰۰-۵۱۰ ه.ق)، دریای جنوب ایران را بحر فارس و دریای فارس نامیدهاست.[۵۲]
- شریف ادریسی، جغرافیدان بزرگ عرب که در قرن ششم هجری قمری و در سیسیل میزیست در کتاب جغرافیایی نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق (۵۴۸ ه.ق)، از نام بحر فارس استفاده کردهاست.
- محمد بن نجیب بکران، در کتاب جغرافیایی جهاننامه (۶۰۵ ه.ق)، برای خلیج فارس از نام بحر فارس استفاده کردهاست.
- یاقوت حموی، جغرافیدان و تاریخ نگار مشهور قرن هفتم هجری قمری در دایرة المعارف جغرافیایی خود معروف به معجمالبلدان (۶۲۳ ه.ق)، برای توصیف خلیج فارس از نام بحر فارس استفاده کردهاست.
- زکریای قزوینی (۶۰۰-۶۸۲ ه.ق)، از تاریخ نگاران و جغرافیدانهای قرن هفتم هجری در کتاب آثارالبلاد و اخبارالعباد (۶۷۴ ه.ق) از نام دریای فارس استفاده کردهاست. وی همچنین در کتاب عجائب المخلوقات وغرائب الموجودات نیز نام بحر فارس را بکار بردهاست.
- ابوالفدا (۶۷۲-۷۳۲ ه.ق)، جغرافیدان و تاریخ نگار مشهور که در دمشق متولد شد، در کتاب تقویم البلدان خود که کتابی جغرافیایی است، از خلیج فارس با نام دریای فارس نام بردهاست و حدود آن را مشخص کردهاست.
- شمسالدین انصاری دمشقی، در کتاب نخوة الدهر فی عجائب البر و البحر، از خلیج فارس از نام بحر الفارسی یاد کردهاست.
- شهابالدین نویری، در کتاب نهایة فی فنون العرب الارب خود ضمن بیان حدود این دریا از آن با نام خلیج فارس یاد میکند.
- حمدالله مستوفی (۶۸۰-۷۵۰ ه.ق)، مورخ و جغرافیدان قرن هشتم، در کتاب نزهةالقلوب که به زبان فارسی نوشتهاست، چنین آورده :«جزایری که در بحر فارس است، از حساب ملک فارس شمردهاند و بزرگترین آن، به کثرت مردم و نعمت جزایر قیس (کیش) و بحرین است.»
- ابن وردی (۶۹۱-۷۴۹ ه.ق)، مورخ و ادیب قرن هشتم، در کتاب خیرةالعجایب و فریدةالغرائب، از خلیج فارس با نام بحر فارس یاد میکند.
- ابن بطوطه (۷۰۳-۷۷۹ ه.ق)، جهانگرد و جغرافیانگار نامدار، در کتاب سفرنامه خود، در شرح سفر خود به آبادان از خلیج فارس با نام خلیج بیرون از بحر فارس یاد میکند.
- مصطفی کاتب چلبی قسطنطنی (۱۰۱۷-۱۰۶۷ ه.ق)، مورخ و جغراقیدان ترک، در کتاب جهاننما که درباره جغرافیای جهان است، به نام خلیج فارس اشاره دارد.
منبع:ویکی پدیا